×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

tanhatarin

× !-- begin of gohardasht.com profile every where source code-- language=java src=http://www.gohardasht.com/gohardasht.asp?username=mahdi mehraboon&th=1.png/ !-- end of gohardasht.com profile evry where source code --
×

آدرس وبلاگ من

mahdivoroojak.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/mahdi mehraboon

s.....m....s

شال و کلاه می بافم با خیالت تا در سرمای نبودنت یخ نبندم .

کاش میشد بدانی که فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهایم محال است .

آن کس که قلب خاکی اش را سنگفرش قدم هایت می کند ، منم .

هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت ، آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم .

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن ، چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند .

گفته بودی گر بیایی مقدمت را گل فشانم، گل چه قابل نازنینم، چشم هایم فرش راهت

دعای قاصدک ها خوشبختی آدماست، برات آرزوی یه دنیا قاصدک دارم

همه ی بغض من تقدیم غرور نازنینت باد، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد

هر بار که کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم، آنقدر که من در هراس گرفتن دستی هستم، ترس از گم شدن نیست

زندگی قافیه باران است، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند، تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی.

خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد

بی خود بودم عطش عشق تو هوشیارم کرد .

به کدامین شهر نگاهت بخشم دل بی تابم را

تو تمنای دلی هر شب و هر خوابم را .

بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند

سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند

اتل متل هندونه

لبات در قندونه!

آهای عزیز دردونه

دوستت دارم، مفهومه؟

جس میکنمت هر لحظه تو قلبم

با تو این شب ها میشه رویایی

حس میکنم دستاتو تو دستم

حس میکنم هر لحظه اینجایی

نزار دلم  از همه چی خسته بشه

نزار چشای باز من بسته بشه

نزار صدای قلبی که داره واسه تو میزنه

با رفتنه تو کم بشه آرومو آهسته بشه

گر تو یارم نشوی آخر پاییز من است

فکر بی تو شدنم دشمن بنیان من است

تا زمانی که تو شیرینی و دوری ز دلم

رنگ خون بر جگر فرهاد من است

تو میتونی با موندنت یخه دلمو آب کنی

میتونی اشک تو چشام واسه همیشه خاک کنی

تو میتونی بزاری من دوباره زندگی کنم

یا اینکه با نبودنت زندگیمو خراب کنی

نرسد دست تمنا چون به دامان شما

میتوان چشم دلی دوخت به ایوان شما

از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست

جانی ست در این فاصله ، قربان شما

نمیدانم چرا بیمارم امشب

سکوتی خفته در گفتارم امشب

غم اشک دلم آهسته می گفت

پریشان از فراق یارم امشب .

دست من کوتاه از دیدار توست

قلب من اما همیشه یاد توست .

شکوفه های صورتی فدای مهربونیات

یه دل که بیشتر ندارم اونم فدای خوبیات

شرابی از لبت در جام کردی

مرا با بوسه شیرین کام کردی

دلم آهوی وحشی بود و او را

ندانم با چه افسون رام کردی

از آشیانه ی چشمانت کبوتران امید

به شوق باغ تنت پر گشاده در راهند

ز دره های هوس تا فراز قله ی عشق

پریده اند و از تو آب و دانه می خواهند

دیشب روی شیشه ی تبدار تو را (ها) کردم

با نفسم اسم زیبای تو را جدا کردم

شیشه بدجور ابری و بارانی شد

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

با نوک انگشت کشیدم عکس زیبای تو را

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد

اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

من و تو پنجره های قطار در سفریم

سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد .

ما را کبوترانه وفادار کرده است

آزاد کرده است و گرفتار  کرده است

بامت بلند باد که دلتنگیت مرا

از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است .

در میان دست هایت عشق پیدا می شود

زیر باران نگاهت نسترن وا می شود

با عبور واژه ها از گوشه ی لب های تو

مهربانی قلبت خوب معنا می شود

دلم زیباترین دلهاست امروز

درون این دلم غوغاست امروز

دلم را در طبق بنهاده بودم

 

دهم آن را به دست یار امروز

شنبه 9 مهر 1390 - 10:13:19 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم